نقل این صحبتا نیست ،داستان تفاوتها است .

ساخت وبلاگ

خدایا .. اینقدر تنهایی بسه . میشه .. میشه کسی باشه .. تنهای برازنده خودته ... من چرا نشانه ها را نمی فهمم.. میشه حواست به من باشه .. من دلم می خواهم باهشا برم راه برم .. برم حرف بزنم .. از خودم و از خودمون .. من مهمان خیلی مونده خانه پدری ام ... می خواهم پرواز کنم . می خواهم برم .. بسه این همه تنهایی

نقل این صحبتا نیست ،داستان تفاوتها است ....
ما را در سایت نقل این صحبتا نیست ،داستان تفاوتها است . دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tasarofodvani بازدید : 109 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 18:37

دیشب خواب می دیدم رفتم کانادا .. این بندر و حال و هوا را یک بار دیگر هم دیده بودم . یک بندر سرد ولی رنگی تو مه و من که یک ساختمان را که دانشگاه هم هست و سیاه و مدرن هست اونور پل می بینم . من دارم از رو پل رد میشم و می دانم به اون نزدیک هستم . دفعه پی نقل این صحبتا نیست ،داستان تفاوتها است ....ادامه مطلب
ما را در سایت نقل این صحبتا نیست ،داستان تفاوتها است . دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tasarofodvani بازدید : 110 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 18:37

فردا روز دفاع ارشد ازاده اس .. امروز تو گروه مامان و دخترا حرفش بود ولی روی صحبت آزاده همه اش با آلاله بود و بعدش نوع ارائه اش اینکه همه چیزی جدا گذاشته بود البته حق داره کروناس و اینکه پسته داره میده و کلی بقچه دوخته . نمی دانم همه اش فکر میکنم آزاد نقل این صحبتا نیست ،داستان تفاوتها است ....ادامه مطلب
ما را در سایت نقل این صحبتا نیست ،داستان تفاوتها است . دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tasarofodvani بازدید : 100 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 18:37

تو این مدت که نبودم چند تا اتفاق جالب افتاد.. از بابک وقت کووچینگ گرفتم و خواستم تا در مورد مشکلم و این همه ترس و از همه مهمتر کلافگی قهرمان درونم راه حلی به من بده و اون هم به من برای ۶ هفته وقت کووچنیگ داد . من نشستم و فکر کردم و در مورد خیلی چیزها نقل این صحبتا نیست ،داستان تفاوتها است ....ادامه مطلب
ما را در سایت نقل این صحبتا نیست ،داستان تفاوتها است . دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tasarofodvani بازدید : 125 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 18:37

دیشب خواب دیدم .. تو خونه هفت تیری مهمانی داریم خانمهای دروه همی مامان .. همه بودن و من می خواستم پذیرایی کنم . شیرینی ها همه نصفه بود. و من می خواستم به بهترین حالت پذیرایی کنم . ولی نمیشد . آشپزخانه خیلی شلوغ بود . آلاله آرایشگاه بود .. موهاشو قشنگ نقل این صحبتا نیست ،داستان تفاوتها است ....ادامه مطلب
ما را در سایت نقل این صحبتا نیست ،داستان تفاوتها است . دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tasarofodvani بازدید : 97 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 18:37

خوب امروز آخرین روز سال 1399 است و از فردا باید بزنیم 1400 .. خیلی زود گذشت .. یک شوک عجیبی هستم .. تمام صحنه های پارسال جلوی چشمم هست .. کرونا  تو خونه بودن .. ترس // زندگی قرنطینه ای ... و حالا سال جدید .. که میگیم بره و برنگرده .. و انتهای سده ای نقل این صحبتا نیست ،داستان تفاوتها است ....ادامه مطلب
ما را در سایت نقل این صحبتا نیست ،داستان تفاوتها است . دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tasarofodvani بازدید : 101 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 18:37

پارسال این موقع مثل موش و از ترس جون تو خونه ها بودیم . دیدن دیگران آرزو بود و این خیلی دردناک بود ولی امسال انگار شکست دادیم پس رفتیم خونه مامان بزرگ و آقا جون . من فکر می کنم من و مامان خیلی خوشبختیم که آقا جون و مامان بزرگ هستن . چون مامان زود ازد نقل این صحبتا نیست ،داستان تفاوتها است ....ادامه مطلب
ما را در سایت نقل این صحبتا نیست ،داستان تفاوتها است . دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tasarofodvani بازدید : 93 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 18:37

امروز در روز ششم آفرینش هستم و فردا آفرینش دنیا تمام میشه و باید برای ادامه نزدگی تلاش و کوشش کرد. دلم خواست میز وسط اتاق نباشه و جاش را با میزآرایش عوض کردیم نمی دانم چرا مامان و الاله خوششون نیومد .. ببخشید مهم منم و باید از شرایط پیش آمده در خانه نقل این صحبتا نیست ،داستان تفاوتها است ....ادامه مطلب
ما را در سایت نقل این صحبتا نیست ،داستان تفاوتها است . دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tasarofodvani بازدید : 99 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 18:37

دیروز حالم خوب نبود .. کلافه بودم با بابا بحث کردم چرا هرچی را برای من میگه و روی صحبتش با مامان نیست  همون قصه قدیمی .. بعدش مامان و آلاله با من بد میشن . آلاله که رمسا تو موقع کار من میشم خواهرش وگرنه من خیلی راحت فروخته میشم و براش ارزشی ندارم مگر نقل این صحبتا نیست ،داستان تفاوتها است ....ادامه مطلب
ما را در سایت نقل این صحبتا نیست ،داستان تفاوتها است . دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tasarofodvani بازدید : 91 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 18:37

نهم فروردین شب آلاله گفت فردا میریم کارگاه . بعد مامان گفت به اکی بگید دارید میایید بدونه .. منم شادان گفتم خوب گبیم ناهار برای سوتی پلو بذاره با جوجه ... مامان رفت دستشویی آلاله گفت من ناهار نمیام چون محمد داره میاد . من نمی تونم محمد را تنها بذارم نقل این صحبتا نیست ،داستان تفاوتها است ....ادامه مطلب
ما را در سایت نقل این صحبتا نیست ،داستان تفاوتها است . دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tasarofodvani بازدید : 103 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 18:37