می خواهم اعتارف کنم که مهیار ار دوست دارم و این حق من است که دوست داشته باشم و نیم تونم او را هم مجبور کنم که دوستم داشته باشد ولی همین انگیزه کافی است تا من شادان باشم و هر روز بهتر شوم .
دیشب این آهنگ یعنی عتاب یار را فرستاده بود ...
هر چه میخواهی بکن، بر من رواست
بی نصیبم زان لب شیرین مکن
بر من خسته، که رنجور توام
گر نمیگویی دعا، نفرین مکن
علیرضا قربانی – عتاب یار
بیرخت جانا، دلم غمگین مکن
رخ مگردان از من مسکین، مکن
خود ز عشقت سینهام خون کردهای
از فراقت دیدهام خونین مکن
بر من مسکین ستم تا کی کنی؟
خستگی و عجز من میبین، مکن
چند نالم از جفا و جور تو؟
بس کن و بر من جفا چندین مکن
هر چه میخواهی بکن، بر من رواست
بی نصیبم زان لب شیرین مکن
بر من خسته، که رنجور توام
گر نمیگویی دعا، نفرین مکن
در همه عالم مرا دین و دلی است
دل فدای توست، قصد دین مکن
خواه با من لطف کن، خواهی جفا
من نیارم گفت: کان کن، این مکن
با عراقی گر عتابی میکنی
از طریق مهر کن، وز کین مکن
و من گفتم با آبانی گر عتابی میکنی
از طریق مهر کن،وز کین مکن ..
اگر قرار است رابطه ای شروع بشود نمی خوام دلی بگیره و کسی ناراحت باشه .. مهر را مهمان دلمان کن
اوضاع دفتر حقیقی خیلی جالب نیست .. برام جالبه نادیا هنوز انرژی داره و مهمتر از اینکه من فکر می کنم باید کاری کنیم تا اوضاع بهتر بشه .. حتمن میشه و من می خواهم با حقیقی حرف بزنیم .. راستی .. من فکر می کنم مهیار حقیقته ... خدایا مراقب همه ما باش و امیدوارم در راه بودن باشیم .... راستی مامان بزرگ و بابا بزرگ و .. برامون جشن گرفتن ...
+ نوشته شده در یکشنبه هفتم آبان ۱۳۹۶ساعت 14:39  توسط تصرف عدوانی |
نقل این صحبتا نیست ،داستان تفاوتها است ....برچسب : نویسنده : tasarofodvani بازدید : 165